آیا شما هم سایتی داشتید که شکست خورد و به درآمد نرسید؟ تا به حال فکر کردید چرا نتوانستید همچون صدها وبمستر دیگر در کشور مدیریت سایت خود را به عنوان شغل اول و اصلی خود تبدیل نمایید؟در این مطلب می خواهم تمام پاسخ های ممکن به دلایل شکست سایتهای ایرانی را معرفی کنم.این مطلب برای سه دسته از افراد مفید است :
- کسانی که می خواهند کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنند : آگاهی از دلایل شکست سایتهای ایرانی سبب جلوگیری از تکرار آن دلایل برای کسب و کار اینترنتی خواهد شد.
- کسانی که سایتشان شکست خورده است : غالب این افراد تحلیل درستی از دلایل شکست خود ندارند که این امر سبب دلسردی و عدم تلاش دوباره می شود.
- کسانی که سایت دارند : آگاهی از تجربه های موفقیت آمیز و غیر موفق دیگران سبب می شود برای توسعه و موفقیت سایت خود ریسک کمتری متقبل شده و در مسیر صحیح حرکت نمود.
اکنون به دلایل شکست سایتهای ایرانی که بر اساس تجربه شخصی خودم در آموزش و مشاوره به افراد مختلف گردآوری شده توجه نمایید:
1 ) نداشتن تجربه و دانش در زمینه راه اندازی و توسعه کسب و کارهای اینترنتی
در دسترس بودن اینترنت و سادگی استفاده از آن سبب شده تا کاربران اینترنت تصور کنند صرف آشنایی با اینترنت، آنها را برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی آماده می سازد. تجارت اینترنتی مانند هر نوع تجارت و کسب و کاری به آموزش، تخصص و تجربه نیاز دارد و بدون این عوامل، نمی توان امید چندانی به موفقیت داشت.
همچنین صرف مطالعه چند مقاله یا ایبوک نمی تواند کسی را به متخصص تبدیل نماید؛ چرا که همواره بین قضای تحقیقاتی و فضای واقعی اختلاف زیادی وجود داشته و در کسب و کار اینترنتی هم دانش روز به سرعت در حال تغییر و بروزرسانی می باشد. لذا نباید با دانش اندک و یا اعتماد به به نفس کاذب، کسب و کار اینترنتی را آغاز نمود.
2 ) دنباله روی مطلق از سایتهای موفق
اینکه دیجی کالا، دیوار، نت برگ، آپارات و … به درآمدهای کلان رسیده و بسیار موفق شده اند دلیل مناسبی برای تکرار ایده و کسب و کار آنها نمی باشد. به جای آنکه ایده های موفق را کپی کرده و سعی کنیم کسب و کار نوپای خود را در مقابل غولهای تجارت آنلاین کشور قرار دهیم دلایل موفقیت آنها را بررسی کرده و از آن الگو بگیریم.
3 ) عدم تحقیقات مناسب و کافی پیش از اجرای کار( امکان سنجی ایده، تحقیق بازار و تحلیل رقبا )
بارها شاهد آن بودم که افراد ابتدا نوع کسب و کار خود را انتخاب می کنند ( مثلا فروشگاه اینترنتی، سایت نیازمندی و … ) و بعد مستقیماً به مرحله طراحی سایت پرش می کنند.علم کسب و کار و کارآفرینی به ما آموزش می دهد که قبل از ورود به فاز اجرایی، باید روی ایده کسب و کار خود تحقیقات گسترده انجام داده تا صمن شفاف سازی تمام جزییات ایده، ایرادها و کاستی های آن مشخص شده و مراحل امکان سنجی و توجیه اقتصادی آن صورت گیرد.
4 ) نداشتن چشم انداز فعالیت
” هر چه پیش آید خوش آید! ” در کسب و کار عامل اصلی شکست خواهد بود. باید برای 6 ماه، یکسال و دو سال و 10 سال بعد کسب و کار اینترنتی خود برنامه داشته باشید. باید بدانید کسب و کار اینترنتی شما به چه سمتی خواهد رفت و در چه ابعاد و چه زمینه هایی توسعه پیدا خواهد کرد. نداشتن پلن توسعه کسب و کار یعنی عقب ماندن از رقبا که این به منزله شکست خواهد بود.
5 ) عدم سنجش نیاز مالی پروژه و راههای تامین آن
عدم آگاهی از هزینه های مورد نیاز برای راه اندازی، مدیریت و توسعه سایت و کسب و کار اینترنتی و نیز داشتن راه حلی عملی برای تامین این هزینه ها یکی از دلایلیست که بسیاری از استارتاپها را با شکست مواجه می کند.
6 ) صرف هزینه زیاد برای بخش اجرایی کاری
گاهاً مشاهده شده هزینه های چند میلیونی بدون برنامه ریزی و دلیل موجه برای طراحی سایت و یا تبلیغات سایت صرف شده است.همین امر سبب می شود در ماه های ابتدایی که کسب و کار درآمد چندانی نخواهد داشت بر اثر این فشار مالی، از ادامه کار مایوس شده و یا هزینه بیشتری را صرف سایت انجام دهید تا هزینه های قبلی شما هدر نرود! همین امر به تدریج فشار را بیشتر کرده و فرد را از ادامه کار منصرف خواهد کرد. ( مثلا سایتی که برای راه اندازی آن 5 میلیون و برای تبلیغات آن ماهانه 10 میلیون تومان به مدت 6 ماه هزینه می شود باید بتواند علاوه بر تامین این مبالغ در مدت زمات مشخص، چندین برابر آن را نیز به دست آورد )
7 ) تمایل به انجام کار به صورت انفرادی
همانطور که در مقاله “ تیم سازی و لزوم توجه به آن در کسب و کارهای اینترنتی ” مطرح کردم، بسیاری از افراد رابطه خوبی با کار گروهی نداشته و یا شرایط مناسب برای یافتن شریک و همکار را ندارند. پس از مدتی از آغاز کار، به دلیل افزایش حجم کار، کاهش توان فرد برای مدیریت کار، دلسردی از عدم بازدهی، عدم توانایی پشتیبانی از نیازهای مالی کسب و کار اینترنتی و … سبب خواهد شد این افراد نتوانند کار ناتمام خود را ادامه دهند و در میانه های راه، پیش آنکه کسب و کار اینترنتی شان به بازدهی ملموسی برسد پروژه را تعطیل می کنند.
8 ) عدم استفاده از مشاوران کسب و کارهای اینترنتی
در فضای رقابتی کسب و کار امروزی که مالکیت یک کسب و کار، دلیلی برای لزوم مدیریت بر آن کسب و کار نیست باید بپذیریم صرف مطالعه مقالات مرتبط، داشتن تجربه در مدیریت سایت یا وبلاگ، آشنایی با فضای کسب و کار اینترنتی و … دلیلی منطقی و قانع کننده برای عدم استفاده از نقطه نظرات افراد باتجربه و باعلم نیست. در هر شغلی، از جمله تجارت الکترونیک نیاز است تا در مراحل مختلف کار از جمله فاز تحقیقاتی (قبل از اجرای کار)، فاز اجرایی ( مرجله طراحی و اجرای کسب و کار )، مرحله تولد ( آغاز به کار )، مرحله رشد و توسعه و مرحله بلوغ از مشاوره و رهنمودهای افراد باتجربه و مشاوران متخصص در این زمینه استفاده نمود. با توجه به ماهیت کسب و کار اینترنتی در ارتباط با مشتری، نوع ارائه خدمات و فضای رقابتی ای که هر لحظه در حال بروزرسانی خود است باید بدانیم که عدم استفاده از خرد جمعی و دانش افراد دارای صلاحیت در این حرفه، می تواند احتمال شکست کسب و کار را افزایش دهد.
9 ) تمایل به موفقیت سریع، وسیع، کم هزینه و آسان
هیچ موفقیتی یک شبه رخ نمی دهد. استارتاپهای ایرانی موفق و نیز استارتاپهای بین المللی پس از ماه ها و سالها تلاش مداوم، صرفه هزینه زمانی و ریالی بالا و صبر و پشتکار به موفقیت رسیدند. در واقع می توان فرمول زیر را برای موفقیت در کسب و کار اینترنتی در نظر گرفت:
[symple_highlight color=”blue”]موفقیت در کسب و کار اینترنتی = دانش + تجربه + سرمایه + زمان + پشتکار[/symple_highlight]
نمی توان انتظار داشت تمام پارامترهای سمت چپ معادله را تا بیشترین حد ممکن کاهش داد اما سمت راست معادله ( موفقیت ) را چند برابر نمود.
10 ) اولویت داشتن نیاز مالی به کارآفرینی اینترنتی
متاسفانه در ایران افراد آماتور زیادی به کسب و کار اینترنتی به عنوان راهی برای رفع نیازهای مالی و کار موقت نگاه کرده و رویکرد کارآفرینی به این حرفه ندارند؛ به همین دلیل با دید مادی زودبازده وارد این کار شده و به سرعت دست از کار می کشند.
حال که با دلایل دهگانه شکست سایتهای ایرانی آشنا شدید از شما می خواهم اگر شکستی را تجربه کردید و یا خود را در شرایط شکست می بینید آن را در بخش نظرات با سایر کاربران در میان بگذارید.
سلام آقای خواجوی و تشکر بابت مقاله های همیشه خوبتون
3تا نکته و سوال؟
اول اینکه اگر میشد بابت هر کدام از این عوامل مثال عینی هم ذکر می کردیدخیلی عالی می شد
دوم اینکه تو فرمولی که ذکر کردید پشتکار و یا به معنی دیگه عشق به اون بیزینس مهمترین عامل موفقیت است
و سوم:در مورد بند 1،شما فرمودید” صرف مطالعه چند مقاله یا ایبوک نمی تواند کسی را به متخصص تبدیل نماید” ، حالا باید چیکار کرد؟با این گفته شما به نظرم فایل های آموزش شروع کسب و کار اینترنتی هم که ماشالله فراااوان شده فایده نداره
پیشنهاد شما چیه؟برای کسانی که مثل من از پایتخت و امکانات اونجا دور هستند
سلام به شما
متاسفانه نمیشه برای این 10 مورد مثال زد چون نیاز به مطالعه موردی بسیاری از سایتها و استارتاپها و مصاحبه با بنیانگذاران اونهاست…
دوم:بله موافقم اما این علاقه باید در عمل انجام بشه
3-مطالعه مقالات و دوره های آموزشی مفید هستن اما باید در حین کار باشه.یعنی آموزش ضمن خدمت! تئوریهای بازاریابی آنلاین با واقعیت برگزاری کمپین و آنالیز اون خیلی تفاوت داره.بهترین کار شروع یه بیزینس به صورت پایلوت و برای کسب تجربه است…
سلام
من تا حدودی با این مقاله موافقم اما به نظر من همیشه اینجوری نیست …
fبیایم اینجوری به موضوع نگاه کنیم که ما یه ایده ی نو رو راه اندازی میکنیم و اتفاقا این ایده جواب هم میده …، صرف اجرای این ایده ( در صورتی که از نظر زمانی و ریالی کم هزینه باشه ) ایده مون رو با شکست مواجه میکنه، چرا !؟ چون اجرای این ایده، مثلا واسه کسانی که از نظر درآمد مالی و … از ما قویتر هستن خیلی راحت امکان پذیره …
به نظر من اگه تا به نتیجه رسیدن یک ایده 5 سال و 50 میلیون تومان هزینه نیاز باشه و ما 59 ماه و 49 میلیون تومان هزینه کنیم عملا چیزی که در انتظارمونه “شکست” هست .
اما همه ی این موارد یه جور دید منفی به موضوع داشت و ممکنه برای خواننده این سوال رو ایجاد کنه که خب با این وجود پس اصلا نباید شروع کرد !
در جواب باید بگم پاسخ این سوال بر میگرده به مبحث “تخصص گرایی”…
شما باید تو زمینه ای که تخصص دارین کاری رو شروع کنین
مثلا اگه در زمینه ی معماری و نمای ساختمان اطلاعات تخصصی و تحصیلات آکادمیک دارین بهتره تو این زمینه شروع کنین، بنا به این دلایل :
1. از محیط رقابتی اطلاعات بیشتری دارین
2. تا حدودی برنامه های بلند مدت شما درست هستن ( با توجه به پیش آگهی ذکر شده )
3. رقبای کمتری دارین
4. جهت قانع کردن یک سرمایه گذار خیلی خیلی دستتون باز تره
5. تیم سازی راحت تری دارین
6. … .
سلام
من به تازگی شروع به کسب درامد از فضای مجای کردم اما اطلاعات کافی ندارم به همین دلیل به سایت های گوناگونی رفتم اما کمک بخصوصی نتونستن تواین زمینه کنند
سوال: استارت این کار را چطوری میتونم بزنم؟
سوال: ایا برای شروع کسب و کار مجازی به وبسایت نیاز هست؟
سوال: من حصول خاصی ندارم.ایا راه دیگه وجود داره؟
سوال: ایا تلگرام و اینستاگرام تو این زمینه فایده ای داره؟
سلام به شما
کسب درآمد از اینترنت با کسب و کار اینترنتی دو مقوله جدا از همه.برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی به پیش زمینه علمی و عملی نیاز هست.برای شروع باید آموزشهای لازم رو طی کنید که با درک بهتر و مسیر روشن تری کار رو آغاز کنید
برای شروع می تونید از فیلم زیر استفاده کنید:
کلیک کنید
کسب و کار اینترنتی به وبسایت نیاز داره چون وبسایت شما مثل دفتر کار شما خواهد بود.البته ممکنه یک بیزینس اینترنتی رو با اپلیکیشن راه اندازی کنید که طراحی وبسایت در اولویت فرعی قرار می گیره. اما به طور کلی کسب و کار اینترنتی بدون وبسایت میسر نیست.
محصول حتما نباید کالا باشه.الان بسیاری از کسب و کارهای اینترنتی کالا نمی فروشن بلکه خدمات می فروشن.شما هم می تونید خدمات ارزشمندی رو تعریف کنید و به مشتریان عرضه کنید.
بله قطعا این دو شبکه اجتماعی در برنامه های بازاریابی شما مفید و ضروری خواهند بود
مرسی
خیلی هاش به نظر من درسته
موفق باشید
سلام مهندس عزیز
به نظر من یک سری ایده ها رو میشه با هزینه ی کمتر و انجام فعالیت بیشتر تا یک حدی بالا آورد و مطرح کرد ولی وقتی بحث درآمد زایی سایت ها مطرح میشه اوضاع خیلی فرق میکنه چون باید به نحوی صفحه ی اول گوگل رو تصاحب کرد و در غیر اینصورت شنس درآمدزایی خیلی پایین میاد و باید هر کسی که پا تو عرصه ی کسب و کار اینترنتی میذاره بدونه که از یک جا به بعد حتماً به یک تیم نیاز خواهد داشت و تنهایی نمی تونه ایده ی خودش رو به درآمد تبدیل کنه و به نظرم مهمترین چیز تو پیشرفت یک سایت داشتن یک مجموعه ی انسانی است که در کنار هم برای رشد سایت تلاش کنند چون رقابت با سایت هایی که صفحه ی اول گوگل رو تصاحب کردن خیلی دشواره و نیاز به فعالیت گروهی و تبلیغات همه جانبه داره.
سلام دوست من.
به طور کلی بله موافقم که کار تیمی بسیار اثربخش تر خواهد بود و تصاحب صفحه اول گوگل به تجربه و دانش زیادی نیاز داره.مخصوصا در کلماتی که رقابت پذیر هستن.
بسیاری از استارتاپها در بحث نحوه درآمدزایی مشکل دارن.یعنی ایده خوبه و خوب اجرا شده و استقبال کاربرها هم خوبه اما نمی دونن که چطور باید از این پتانسیل درامدزایی کنن