این مطلب که به همت آزانس تبلیغاتی جورچین نوشته و توسط نبضی‌نو ویرایش و بازنویسی شده به نقد و بررسی عملکرد برندهای ملی در حوزه دیجیتال مارکتینگ می پردازد؛ برندهایی که سعی دارند فضای تبلیغات و بازاریابی خود را به تدریج و محتاطانه به حوزه آنلاین سوق دهند. همین عملکرد محتاطانه سبب شده تا ایرادات متعددی در عملکرد برخی از آنها به چشم بخورد. حوزه بررسی در این مطلب به بازاریابی محتوا معطوف است و محتوای منتشر شده در شبکه های اجتماعی برندها را تحلیل و نتایج آنها را بررسی می کند.

دنت: محدود به ” این عکس چنتا لایک داره؟ “

عملکرد جدی دنت دراینستاگرام را می توان در خرداد 94 دانست؛ زمانی که اکانت این برند با تعداد فالورهای اندک و میانگین لایک زیر 70 برای هر پست، اولین کمپین خود را با نام “مسابقه عکاسی لحظه‌های شیرین افطار” استارت زد.

قبل از برگزاری این مسابقه، فالوورهای دنت 800 نفر بوده  که پس از یک ماه بعد از اجرای کمپین، این عدد به 3000 نفر افزایش پیدا کرد.در این یک ماه، 40 عکس ارسال شد و حدود 80 درصد افرادی که تصاویر را لایک کرده بودند فالورهای دنت نبودند. در مدت مسابقه، تصاویر انتخابی دنت بررای نامزدی برنده مسابقه تا 3 الی 4 هزار لایک دریافت می کردند که این امر نشان از فعالیت کاربر نامزد برای دریافت لایک بوده و همین امر، ترویج شاعبه تقلب را در کامنهای کاربران ترویج نمود.

دیجیتال مارکتینگ دنت

در اقدامی قابل توجه و اثرگزار، از شخصیت مطرحی همچون سامان گلریز برای اهدای جوایز به برندگان استفاده شد که تصاویر مراسم اهدای جایزه در اکانت دنت منتشر شد ( پس از کمپین، میانین لایکعکسها از 70 به 200 رسیده و فالورها 3200 نفر شدند).

دنت به این سبک مسابقات خود ادامه داده و پس از ماه رمضان؛ دومین مسابقه خود را با نام “دنت، همسفرِخوبِ تابستون“برگزار کرد. این مسابقه هم مانند مسابقه قبل بوده و توانست فالورهای آن را به عدد چهار هزار برساند.ضمناً تعداد تصاویر پابلیک با هشتگِ کمپین تنها 3 عدد بود! البته نرخ تعامل کاربران در کامنتها به دلیل درگیری کاربران با هم در مورد فرد برنده به نفع دنت تمام شد.

در زمستان در شهر مشهد از بیلبورد #صبخامه رونمایی شد و این امر نشان از رویکرد استفاده از تبلیغات محیطی در کمپینهای دیجیتال مارکتینگ دنت بود. در کمپین جدید  دنت سعی داشته کاربران بیشتری را با وعده جایزه آیپد به سمت خود هدایت کند.

اما از میانه بهمن ماه، دنت کمپین#صبخامه را با یک اکانت دیگر مدیریت می کند؛ اکانتی که 60 هزار نفر فالور دارد و میانگین پایین نرخ مشارکت کاربران در پستها (میانگین 200 لایک) گواه آن است که یا بخش اعظم این افراد، فالور فیک بوده و یا آنکه اکانت قبلی موضوعی بسیار متفاوت داشته و پستهای دنت، با سلیقه کاربران آن همخوانی ندارد.

دیجیتال مارکتینگ دنت

اما برای اکانت اول چه اتفاقی افتاد؟ 

در ۲۰ پست اخیر آن، میانگین مشارکت کاربران روی پست‌ها نزول چشمگیری داشته بطوری که آخرین عکس آن از بین 4700 فالور تنها ۳۷ لایک به دست آورد.

برای مسابقه سوم دنت، تصویری منتشر شد که در آن جمله “هرکی بیشتر لایک بگیره مینی آیپد جایزه میگیره” نوشته شده بود اما چنین وعده هایی برای کاربران اینستاگرامی جذابیت سابق را ندارد. زمانیکه دنت با اکانت 60 هزار نفری کار خودرا آغاز کرد در حدود6 هزار نفر آنفالو کردند زیرا به یاد ندارند که این چنین اکانتی را فالو کرده بودند!

نتیجه‌گیری:

اگر بخواهیم استراتژی محتوایی دنت  در کمپینهای دیجیتال مارکتینگ آن را برگزاری مسابقه و تکرار نام برند در میان کاربران تعریف کنیم فعالیت دنت بروی اینستاگرام در کل بد نبوده اما نقطه تاریک آن، خسته شدن کاربر و از دست دادن انگیزه‌ در این مسابقه بوده که این امر در اکثر مسابقات لایک جمع کنی اتفاق می افتد.

البته اگر هزینه جوایز مسابقه را حساب کنیم می بینیم که این فعالیت اینستاگرامی دنت در سال ۹۴، یک دیجیتال مارکتینگ گران بوده است. خریدن اکانت دوم با تعداد فالوور بالا نیز برگرفته از ناتوانی دنت در ادامه راه بوده که چاره را در تعداد فالوور بالا یافته‌اند اما چنین اقداماتی تعداد کاربران وفادار کمی برای دنت در اینستاگرام ایجاد خواهد کرد که نمونه‌‌ آن در اکانت قبلی (که در نهایت شکست خورد) مشهود است و از همه مهم‌تر اینکه تیم تولید محتوای دنت فاقد استراتژی مشخص و حتی خلاقیت هستند. نمودار زیر میانگین شاخص مشارکت کاربران بر روی اکانت دوم دنت را نشان می‌هد.

دیجیتال مارکتینگ دنت

توصیه: خریدن اکانت با تعداد فالوور بالا اصلاً گزینه خوبی نیست. مثل اینکه شما خواسته باشید با ۹ زن باردار، بچه‌ای را در یک ماه به دنیا آورید!

چاکلز: بیدار شو، دایناسورها محکوم به منقرض شدن هستند!

تحلیل چاکلز هم برایمان جذابیت نداشت؛ در حین تحلیل مواجه شدیم با عکسهای تکراری و وبسایتی که بالا نمی آید.چاکلز تقریباًبا میانگین لایک زیر 3 عدد و همان استراتژی دیجبتال مارکتینگ کلیشه ای جشنواره و جایزه سببشد تا بررسی مان را نیمه کاره رها کنیم.  به نظر می رسد چاکلز برای کمپین خود هزینه زیادی را صرف کردهبود؛ از بیلبوردهای شهری گرفته تا طراحی های نه چندان مطلوب و البته کانال آپاراتی با تیزهای باکیفیت.

اگر بخواهیم با شما صادق باشیم، باید به این نکته اذعان کنیم که مینی‌سایت چاکلز برای جشنواره جادویی خود از ضعیف‌ترین اجراهای تحت وب بود که ما چند سال اخیر حتی از برندهای درجه دو هم ندیده بودیم.

دیجیتال مارکتینگ چاکلز

مهمترین ضعف برای یک برند پیدا نشدن آن در موتورهای جست و جو می باشد.چاکلز باید بروی SEO و همچنین طراحی وب‌سایت‌ خود برنامه‌های انقلابی اجرا نماید. ضمن اینکه اینستاگرام چاکلز عملاٌ فاقد دلیلی منطقی صرف زمان برای بررسی بود.

برای مطالعه تحلیل انجام شده روی فعالیت دیجیتال مارکتینگ برندهایگرجی، ترددیلا، چی توز، لبنیات پالود، کبریت توکلی و صنایع غذایی رشد، فایل پی دی اف زیر را دانلود کنید: