اشباع بازار یا بازار اشباع شده عبارت آشنا اما مهم در مبحث دانشنامه استارتاپی و کسب و کار است. اما اغلب بدون اطلاعات کافی از این عبارت استفاده می‌شود. در متن زیر مفهوم دقیق آن توضیح داده شده تا بتوان یک بازار اشباع شده و یا بروز پدیدۀ اشباع بازار را بهتر و تخصصی‌تر تشخیص داد.

اشباع بازار (Market Glut – Market Saturation)

1-وضعیت و نقطه‌­ای در یک بازار خاص که دیگر به دلیل رقابت، کاهش نیاز، از مد افتادن یا عوامل دیگر تقاضای جدید برای محصولات یک شرکت ایجاد نمی‌شود.

2-محاسبۀ حجم فروش محصول نسبت به تعداد کل مشتریان بالقوه، که به صورت درصد بیان می‌شود.

فرمول=  (تعداد کل مشتریان بالقوه ÷ حجم فروش محصول) × 100

بازاری که عرضۀ یک کالا در آن بیش از تقاضا برای آن کالا باشد، بازار اشباع شده است. در واقع در حالت اشباع بازار، اضافه عرضه وجود دارد.

اشباع بازار می‌تواند به یکی از دو حالت microeconomic و macroeconomic باشد. اشباع بازار از دید micro زمانی است که دیگر در یک بازار خاص، تقاضایی برای یک شرکت وجود ندارد. این مورد اغلب وقتی اتفاق می‌افتد که یک شرکت با یک رقیب قدرتمند مواجه می‌شود و یا زمانی که دیگر در بازار نیازی به محصول یا سرویس آن شرکت وجود ندارد.

از نگاه macro، اشباع بازار زمانی اتفاق می‌افتد که در یک بازار و صنعت خاص تمام مشتریان موجود سرویس‌دهی شده‌اند و دیگر هیچ فرصت مشتری‌یابی جدیدی برای شرکت های موجود در آن صنعت و بازار وجود ندارد.

برای جلوگیری از این پدیده، اکثر شرکت‌ها محصولات خود را طوری طراحی می‌کنند که طول عمر زیادی نداشته باشد و یا اینکه محصول به هر نحوی نیاز به جایگزین داشته باشد. برای مثال، اگر لامپ‌هایی تولید شود که هیچ‌وقت نسوزند، در نهایت مصرف و تقاضای مشتری برای این محصول محدود خواهد شد.

مشکل اشباع بازار باعث شده است که بعضی از شرکت ها مدل درآمدی خود را تغییر دهند؛ مخصوصاً زمانی که فروش محصولی کاهش می یابد. برای مثال شرکت IBM به محض اینکه وقوع پدیدۀ اشباع بازار را در بازار بزرگ سرور کامپیوتر دید، به طور هوشمندانه‌ای بیزینس مدل خود را به سمت ارائه سرویس های تکرارشدنی تغییر داد.