Webvan یکی از استارتاپ‌های پر سروصدا در عصر خود بود که در سال 1999 این استارتاپ حدود 1.2 میلیارد دلار ارزش‌گذاری شد. کار این سرویس تحویل خوار و بار به منزل بود و این امر با سفارش اینترنتی مشتریان ارائه می‌شد.

نکته جالب اینکه داستان استارتاپ Webvan بعد از 17 سال هنوز هم در آموزش‌های کسب و کار مورد مطالعه و مثال است. بیزینس مدل انتخابی Webvan، مدل رشد سریع یا GBF (مخفف Get Big Fast) بود که دیگر استارتاپ‌های هم دوره آن نیز غالباً همین مدل کسب و کار را اجرا می‌کردند.

این بیزینس مدل در زمان خود، به عنوان یک مدل مهم و به نوعی مقدس به شمار می‌رفت. یعنی دقیقاً شبیه به مدل لین استارتاپ اریک رایس که در نسل حاضر مورد توجه است.

استارتاپ وب وان در سال 1999 اعلام کرد که می‌خواهد کار خود را به 26 شهر جدید گسترش دهد. پس از اعلام این موضوع، این استارتاپ به مدت دو سال به مشکلات و سختی‌های بسیاری دچار شد و در نهایت در سال 2001، به نقطه‌ای رسید که دو هزار نفر از کارمندان خود را اخراج کرد و حدود 830 میلیون دلار سرمایه نیز از دست داد.

Mike Moritz یکی از اعضای هیئت مدیره سابق وب‌وان و از شرکای شرکت سرمایه‌گذاری Sequoia Capital، دربارۀ شکست این استارتاپ چنین گفت:

ما یکی از مهمترین قوانین خرده فروشی را زیر پا گذاشتیم و گناه بزرگی در فیلد خرده فروشی مرتکب شدیم! قبل از اینکه اثبات کنیم در منطقه و محل اولیۀ کار به موفقیت و ثبات رسیده‌ایم، کار را به مناطق جدید گسترش دادیم.

از یک نظر، هر استارتاپ موفقی باید مقیاس کسب و کار خود را گسترش دهد. این کار کاملاً منطقی به نظر می‌رسد؛ اما دانستن این نکته ضروری است که در ابتدا، مدل کسب و کار استارتاپ باید سودده بودن آن را اثبات کند و پس از موفقیت اولیه، می‌توان دست به گسترش کار زد.

مقیاس پذیری استارتاپها

چند قانون ساده برای این موضوع وجود دارد:

  • بیزینس مدل مقیاس پذیر، باید طوری باشد که بتواند با شرایط مختلف بازار سازگار شود.
  • کاربران اولیه و اصلی که به دست آمده‌اند، باید ارزیابی و شناخته شوند.
  • بیزینس مدل باید بتواند بدون نظارت مستقیم شما کار کند.

همچنین با توجه به نظرسنجی Startup Genome Project که از حدود 3200 استارتاپ به عمل آمده است، 74 درصد از شکست‌های استارتاپ ها به دلیل گسترش زودهنگام است. یافته‌های کلیدی دیگر نشان می‌دهد که استارتاپ‌ها باید 2-3 بار بیشتر از حالت معمولی که بنیانگذاران آنها انتظار دارند، مارکت خود را ارزیابی بکنند.

کم‌توجهی‌ به زمان مناسب گسترش کار باعث خواهد شد فشارهایی غیر ضروری به بنیانگذاران وارد گردد که در نتیجه، آنها تحت فشار و زودتر از زمان مناسب، کار را گسترش می‌دهند.

فاندرهای استارتاپ وب وان به ارزیابی اولیه راضی شده بودند و از انجام ارزیابی های مجدد خودداری کرده بودند. اما اگر کمی بیشتر به ارزیابی بازار خود توجه می‌کردند، در می‌یافتند که مدل کسب و کار آنها متزلزل است و نمی‌تواند برنامه‌های مورد نظر آنها برای گسترش را پشتیبانی کند.

البته این برای کارآفرینان و مخصوصاً کارآفرینان جوان طبیعی است که مایل به رشد و گسترش استارتاپشان باشند. اما طبق درسی که میتوان از وب وان گرفت نباید کورکورانه و احساسی دست به گسترش زد.

قبل از گسترش کار، باید به طور دقیق اطلاعات موجود از بخش‌های مختلف استارتاپ مانند تعداد کاربران و مشتریان فعال، میزان درآمد و رشد درآمد را بررسی نمود.